خواجوی کرمانی
همه ساله گردشگران داخلی و خارجی زیادی به شهر زیبای شیراز سفر می کنند.این شهر در بیشتر مواقع سال مملو از گردشگران می باشد.شیراز به دلیل داشتن جاهای دیدنی زیاد یکی از قطب های گردشگری ایران است.در میان این جاهای دیدنی آرامگاه های شعرا نیز به چشم میخورد.از جمله آنان میتوان به آرامگاه خواجوی کرمانی اشاره کرد.
در این مقاله با میزبان یاب همراه باشید تا با این شاعر بلند آوازه و آرامگاه آن شما را بیشتر آشنا کنیم.
زندگینامه خواجوی کرمانی
خواجوی کرمانی عارف بزرگ و شاعر ایرانی قرن هفتم هجری قمری می باشد.از القاب وی می توان به خلاق المعانی و ملک الفضلا یاد کرد.
کمال الدین ابوالعطا محمد بن علی بن محمود معروف به خواجوی کرمانی از شعرا ، عرفا و مشاهیر قرن هفتم هجری قمری می باشد.
ایشان در سال ۶۸۹ هجری قمری در کرمان متولد شد.ایشان در کرمان به تحصیل علوم و فنون مختلف مشغول شدند.پس از آن به سیر و سیاحت پرداخت به زیارت خانه خدا رفت بعد از آن نیز مدتی در شیراز و در تبریز به سر برد.
ایشان علاوه بر دیوان قصاید و غزلیات پاسخ خمسه نظامی گنجوی را نیز داده است.
وی درشیراز سال ۷۵۳ قمری دار فانی را ودا گفت.ایشان در بالای تنگه الله اکبر شیراز مدفون شده است.آرامگاه این شاعر بزرگ روبروی دروازه قران می باشد.همچنین چشمه مشهور رکن آباد از نزدیکی آرامگاه خواجوی کرمانی عبور می کند.
اگر میخواهید ادرس دقیقی از آرامگاه خواجوی کرمانی را به شما بدهیم در ادامه با ما همراه باشید.
اگر شما از داخل شهر می خواهید به آرامگاه خواجوی کرمانی بروید باید خود را به بلوار آیت الله ربانی و یا بلوار هفت تنان برسانید. یا اگر خارج از شیراز هستید باید به سمت ورودی شهر در بزرگراه مرودشت به شیراز بروید.
خواجوی کرمانی کیست؟
ایشان یکی از نوابغ علم ادبیات است.وی در طول زندگی خود به مقصد های مختلفی سفر کرد ، از جمله آنها می توان به بیت المقدس ، مصر ، شام ، حجاز و عراق اشاره کرد.
همچنین ایشان مدتی را در سرزمین بغداد (عراق) فعلی زندگی کرده است.پس از اینکه از آنجا به ایران بازگشت به شهر شیراز میرود.
خواجوی کرمانی زمان زیادی از عمر خود را نزد فردی به نام ابواسحاق گذراند و از وجود ایشان بهره بسیاری کسب کرد.
خواجوی کرمانی ارتباطی با اشخاص مشهور و به نام داشته است.از جمله آنها می توان به عماد فقیه کرمانی ، عبید زاکانی ، شیخ امین الدین بلیانی و خواجه حافظ شیرازی اشاره کرد.
آرامگاه این شاعر در سال ۱۳۱۵ هجری قمری بنا به دستور اداره فرهنگ استان فارس ساخته شده است.
آثار خواجوی کرمانی
از آثار ایشان می توان به غزلیات و سام نامه (سراینده نامعلوم منسوب به خواجو) اشاره کرد.
این شاعر عالی قدر از سعدی و حافظ که اهل شیراز بودند استقبال های گرمی کرده است و در بعضی از اشعار خود از آنها نام برده است.
برخی از ابیات ایشان :
بیایید با یکدیگر برخی از غزل های این شاعر به نام و پرآوازه خطه کرمان را بررسی کنیم.
شعر۱
زتو با تو راز گویم به زبان بی زبانی
به تو از تو راه جویم به نشان بینشانی
چه شوی ز دیده پنهان که چو روز مینماید
رخ همچو آفتابت، ز نقاب آسمانی
تو چه معنی لطیفی که مجرد از دلیلی
تو چه آیت شریفی که منزه از بیانی
ز تو دیده چون بدوزم که تویی چراغ دیده
ز تو کی کناره گیرم که تو در میان جانی
———————————————-
شعر۲
گر راه بود بر سر کوی تو صبا را
در بندگیت عرضه کند قصه ما را
ما را به سرا پردهٔ قربت که دهد راه
برصدر سلاطین نتوان یافت گدا را
چون لاله عذاران چمن جلوه نمایند
سر کوفته باید که بدارند گیا را
گر ره بدواخانهٔ مقصود نیابیم
در رنج بمیریم و نخواهیم دوا را
مرهم ز چه سازیم که این درد که ما راست
دانیم که از درد توان جست دوا را
فریاد که دستم نگرفتند و به یکبار
از پای فکندند من بی سر و پا را
از تیغ بلا هر که بود روی بتابد
جز من که به جان میطلبم تیغ بلا را
هنگام صبوحی نکشد بی گل و بلبل
خاطر بگلستان من بی برگ و نوا را
روی از تو نپیچم وگر از شست تو آید
همچون مژه در دیده کشم تیغ بلا را
بیرون نرود یک سر مو از دل خواجو
نقش خط و رخسار تو لیلا و نهارا
———————————————-
شعر۳
گفتا تو از کجایی کآشفته مینمایی
گفتم منم غریبی از شهر آشنایی
گفتا سر چه داری کز سر خبر نداری
گفتم بر آستانت دارم سر گدایی
گفتا کدام مرغی کز این مقام خوانی
گفتم که خوش نوایی از باغ بینوایی
گفتا ز قید هستی رو مست شو که رستی
گفتم به می پرستی جستم ز خود رهایی
گفتا جویی نیرزی گر زهد و توبه ورزی
گفتم که توبه کردم از زهد و پارسایی
گفتا به دلربایی ما را چگونه دیدی
گفتم چو خرمنی گل در بزم دلربایی
گفتا من آن ترنجم کاندر جهان نگنجم
گفتم به از ترنجی لیکن به دست نایی
گفتا چرا چو ذره با مهر عشق بازی
گفتم از آنکه هستم سرگشتهای هوایی
گفتا بگو که خواجو در چشم ما چه بیند
گفتم حدیث مستان سری بود خدایی
———————————————-
شعر۴
ای که هر دم عنبرت بر نسترن چنبر شود
سنبل از گل برفکن تا خانه پر عنبر شود
از هزاران دل یکی را باشد استعداد عشق
تا نگویی درصدف هر قطرهای گوهر شود
هر که را وجدی نباشد کی بغلتاند سماع
آتشی باید که تا دودی بروزن برشود
چشم را در بند تا در دل نیاید غیر دوست
گر در مسجد نبندی سگ به مسجد در شود
از دو عالم دست کوته کن چو سرو آزادهوار
کانکه کوته دست باشد در جهان سرور شود
نور نبود هر درونی را که در وی مهر نیست
آتشی چون برفروزی خانه روشنتر شود
مؤمنی کو دل به دست عشق بترویی سپرد
گر به کفر زلفش ایمان آورد کافر شود
مینویسم شعر بر طومار و میشویم به اشک
برامید آنکه شعر سوزناکم تر شود
همچو صبح ار صادقی خواجو مشو خالی ز مهر
کانکه روز مهر ورزیدست نیک اختر شود
———————————————-
شعر۵
اگر سرم برود در سر وفای شما
ز سر برون نرود هرگزم هوای شما
بخاک پای شما کانزمان که خاک شوم
هنوز بر نکنم دل ز خاک پای شما
چو مرغ جان من از آشیان هوا گیرد
کند نزول بخاک در سرای شما
در آن زمان که روند از قفای تابوتم
بود مرا دل سرگشته در قفای شما
شوم نشانهٔ تیر قضا بدان اومید
که جان ببازم و حاصل کنم رضای شما
کرا بجای شما در جهان توانم دید
چرا که نیست مرا هیچکس بجای شما
ز بندگی شما صد هزارم آزادیست
که سلطنت کند آنکو بود گدای شما
گرم دعای شما ورد جان بود چه عجب
که هست روز و شب اوراد من دعای شما
کجا سزای شما خدمتی توانم کرد
جز اینکه روی نپیچم ز ناسزای شما
غریب نیست اگر شد ز خویش بیگانه
هر آن غریب که گشستست آشنای شما
اگر بغیر شما میکند نظر خواجو
چو آب می شودش دیده از حیای شما
معماری آرامگاه خواجوی کرمانی
آرامگاه خواجوی کرمانی معماری چشم گیری دارد.در دو سمت بالا و پایین آرامگاه دو عدد ستون این ساخته شده است که سقف ندارد و در میان این مکان مزار ایشان واقع شده است که منحنی شکل می باشد.
ساعت بازی در این مجموعه
از ساعت ۸ تا ۱۲ شب می توانید از آرامگاه خواجوی کرمانی بازدید به عمل آورید.در سال ۱۴۰۰ بهای بلیت این مجموعه ۳ هزار تومان می باشد.
همه ما میدانی که در هر فصل و هر موقع از سال میتوانیم از شهر زیبای شیراز دیدن کنیم.
توصیه ما به شما این است که هرموقع به شیراز سفر کردید حتما سری به آرامگاه خواجوی کرمانی بزنید.بهترین زمان برای بازدید از آرامگاه این شاعر بزرگ در روز می باشد.هرچند در شب نیز نورپردازی زیبایی وجود دارد.