بازیابی رمز عبور

نتایج جستجوی شما

قلعه الموت آشیانه عقاب

منتشر شده در ۱۳۹۸-۰۵-۳۱ توسط پاسبان

قلعه الموت آشیانه عقاب

الموت یکی از نقاط از یاد رفته ی ایران است. بخشی که سهم مهم و مبهمی در تاریخ ایران دارد. اما امروزه جایی در کتاب های تاریخ ما ندارد. اگر قصد سفر به الموت را دارید با ما همراه شوید تا تاریخ غریب آن را بررسی کنیم. الموت نام منطقه ای در استان قزوین است. و قلعه ی حسن صبا در شمال شرقی روستای گازرخان (قصر خان)، الموت قرار دارد.
موقیعت این قلعه در بالای صخرهای صعب العبوری به ارتفاع ۲۱۶۳ متر است. و مساحت آن ۲۰۰۰۰ متر مربع است. این بنا به شکل شتر خوابیده است و به شتر خوان یا شتر خواب معروف است. و مردم محلی به آن قلعه حسن می گویند. قلعه الموت مقر اصلی فرماندهی حسن صبا بوده است.

حسن صبا

حسن صبا بنیان گذار قلعه الموت:

حسن صبا در خانواده ای شیعه در قم متولد شد. او در ری به عنوان شیعه دوازده امامی تعلیم یافت. و برای تکمیل تحصیلات به مصر رفت و آنجا به مذهب اسماعیلی تمایل یافت. بعد از بازگشت از مصر با توجه به اوضاع خلفای فاطمی و حمایت آنان از او به نقاط مختلفی از جمله گرگان،ساری و دماوند رفت. و به تبلیغ این فرقه پرداخت. سپس الموت را برگزید. تا پناهگاهی برای اسماعیلیان در برابر حکومت مرکزی آن دوران یعنی سلجوقیان باشد همچنین با شروع حمله و تصرف دژ های مختلف از جمله شاهدژ، قهستان، لمسر در مناطق مختلف ایران رسوخ پیدا کرد، توانست به آسودگی به تبلیغ مذهب اسماعیلیان بپردازد. و با تبلیغ آن در بین مردم کشاورز و بی نوا توانست هواداران و فداییان بسیاری بدست آورد. و نفوذ خود را تا سوریه گسترش داد. پس از مرگ خلیفه فاطمی در قاهره و درگیری بر سر جانشینی اش،حسن صبا از این درگیری و اختلاف حمایت کرد و ارتباطش را با مصر و خلافت فاطمی به طور کامل قطع کرد. و حکومت اسماعیلیان را در الموت برپا کرد و بر علیه سلجوقیان برخواست. و یکی از وزیران کارآمد آنان یعنی خواجه نظام الملک توسط حشاشین ترور شد. همچنین با خلفای عباسی بر سر امور شیعی اختلاف داشت. حسن صبا از تمامی علوم از جمله فلسفه، هندسه، نجوم و سیاست آگاهی داشت. او درباره اسماعیلیان کتاب های زیادی نوشت. و به تدوین قوانین آن پرداخت. وی درباره مسائل دینی بسیار حساس بود. و دستور مرگ دو پسرش را امضا کرد. یکی به دلیل شراب خواری و دیگری به جرم دخالت در قتل داعی حسین قائنی که بعد از اعدام پسرش مشخص شد او دخالتی نداشته است. وی قبل از مرگ خود کیا بزرگ امید را از لمسر آورد و به عنوان جانشین خود معرفی کرد. مقبره او تا سال ۶۵۴ هجری قمری پابرجا بود و به عنوان زیارتگاه استفاده می شد و سپس آرامگاه او توسط مغولان نابود شد.

اسماعیلیان که بودند؟

اسماعیلیه یا باطنیه فرقه‌ای از شیعه هستند. که محمد بن اسماعیل برادرزاده موسی کاظم را آخرین امام می‌دانستند. که نتیجه اختلاف در امامت اسماعیل بن جعفر صادق با برادرش موسی بن جعفر بوده‌ است. اسماعیلیان معتقدند که پس از مرگ جعفر صادق امامت به پسر بزرگتر وی می‌رسید؛ اما چون پسرش اسماعیل پیش از پدر درگذشته بود، امامت به محمد بن اسماعیل منتقل شد و امامت در خاندان او باقی ماند. اسماعیلیان در بین اهل سنت به باطنینان نیز مشهورند. و شیعه هفت امامی نیز نامیده می شوند. آنان در مناطق مختلفی چون قلعه های غربی اصفهان و مناطق شرقی الموت حضور داشتند. و حکومت و مقر اصلی آنان در الموت بوده است. اسماعیلیه به دو فرقه مستعلوی و نزاری تقسیم می‌شوند. که حاکمان الموت جزو دسته نزاری بودند. نزاری ها پر جمیعت ترین فرقه از اسماعیلیان هستند که خلیفه فاطمی را به عنوان امام می پذیرند.

حشاشین

حشاشین چه کسانی بودند؟

حشاش یا حشاشین که در اروپا به شکل آساسین نیز نامیده می شود. گروهی از فدائیان حسن صبا و جانشینانش بودند که وظیفه نظامی و ترور دشمنان نهضت اسماعلیان را بر عهده داشتند. این افراد توانایی های بسیاری داشته و به شکل منحصر به فردی قتل های خود را انجام می دادند. اصول نظامی و شیوه آنان در جنگ ها و مبارزه ها منحصر به فرد بوده است. حشاشین در طول تاریخ قتل ها و ترور های بزرگی انجام داده اند. مانند قتل نظام الملک و… همچنین این افراد دست به خرابکاری زده که یکی از معروف ترین آنان آتش زدن کتابخانه ی بزرگی بود که به جبران قتل یکی از پیروان بزرگ این فرقه انجام شد. درباره این گروه و قلعه الموت فیلم و بازی های بسیاری ساخته شده است.

 

سکه شناسی دوره اسماعیلی:

کارشناسان معتقدند که ضراب خانه این حکومت در همان قلعه الموت بوده است. و سازندگان آن دارای ذوق هنری بوده اند. از سکه های موجود آن دوران می توان به بی تفاوتی آنان نسبت به سلجوقیان، مغول ها، خلفای عباسی، و حاکمان فاطمی پی برد. آنان نام نزاری، خلیفه اول فاطمی را بر روی سکه های خود میزدند.

قلعه خیالی حسن صبا

آشنایی با قلعه الموت:

احتمالا طبف اسناد موجود قلعه الموت به دست «داعی الی الحق حسن بن زید» بنا شده ‌است. و حسن صباح آن را تصرف نمود. این قلعه از دو بخش غربی و شرقی تشکیل شده ‌است. به نام جورقلا (یعنی قلعه بالا) که دارای ارتفاع بیش تری است و پیلاقلا (یعنی قلعه بزرگ) که طول قلعه حدود ۱۲۰ متر و عرض آن در نقاط مختلف بین ۱۰ تا سی ۳۵ متر متغیر است. قلعه بالا یا قلعه بزرگ از سنگ و گچ ساخته شده و آسیب کم تری دیده است. همچنین در دل صخره ها اتاق هایی کنده کاری شده است که محل نگهبانی بوده. همچنین در هر دو قلعه بزرگ و بالا دو حوض و چاله آب وجود داشته که به یک دیگر مربوط و متصل بوده است. به شکلی ساخته شده اگر آن را خالی کنید بلافاصله پر از آب می شود. در کنار جنوبی این حوض درخت تاک کهن سالی وجود دارد. که شاهد گذر  تاریخ و جنگ ها و رفت و آمد بسیاری بوده است. در بخش شمالی قلعه پرتگاه مخوفی وجود دارد. این قسمت از قلعه احتمالا اقامتگاه حسن صباخ بوده است و در آن جا پیروان خود را رهبری می کرده. و باقی قسمت های قلعه اقامتگاه کارکنان، پاسداران و خانواده هایشان بوده است. در سمت شرق در دل کوه اخورگاه حیوانات کنده شده است‌. همچنین سه آب انبار وجود دارد. اب قلعه از چشمه‌کلدر تامین می شده. در بین دو قلعه بالا و بزرگ میدانی وجود داشته ک امروزه ویرانه ای از آن باقی مانده است. قلعه الموت قلعه ای است که در دل سنگ حکاکی شده. در دو سمت غرب و شرق آن قلعه های کوچک تری وجود داشته که آن ها نیز با تونل به یک دیگر متصل می شده. در دیواره های جنوب غربی شاهد دید وسیعی از گازرخان و رود جاری کنار آن هستیم. در همه نقاط دیوار های قلعه دارای استحکامات و پشت بند بوده که ضخامتی به طول ۲ متر و ارتفاع ۸ متر داشته همچنین تنها راه ورود و خروج آن در قلعه است که در سمت جنوبی آن قرار دارد. در شمال‌ شرقی، غار کوچکی که از آب ‌روی مجراهای قلعه بوده، دیده ‌می‌شود. کاشی های بدست آمده از این ویرانه ها اشکالی همچو صورت بر روی آنان حک شده. در اطراف قلعه خرابه های بسیاری وجود دارد. که خبر از وجود ساختمان های فراوان در روزگاران گدشته می دهد. امکانات دفاعی این قلعه میتوان به دسترسی دشوار و مسیر صعب العبور بودن آن اشاره کرد. در نقاطی که کوه های از ارتفاع قلعه بالاتر می بودند. دیوار ها را به شکل مورب می ساختند تا امکان هر دسترسی را صلب کند. همچنین در اطراف قلعه خندق هایی می کنند تا امکان عبور را صلب کند. این قلعه چندین سال تحت محاصر مغولان قرار داشت و در انتها به دستور هلاکوخان مغول به آتش کشیده شد. و تا زمان صفوی از آن آثاری به جا مانده بود. اما در دوره قاجار حفاری برای رسیدن به گنج آن را ویران کرد.

راهنما
برای دیدن اقامتگاه های شهر روی لینک زیر کلیک کنید

نظر خود را به اشتراک بگزارید